اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ خدایا باش براى ولى خود الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ، فى حضرت حجت فرزند امام حسن عسكرى درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد در هذِهِ السَّاعَةِ، وَفى كُلِّ ساعَةٍ، وَلِیّاً وَحافِظاً، وَقآئِداً وَناصِراً، وَدَلیلاً این ساعت و در هر ساعت یار و مددكار و نگهبان و رهبر و یاور و راهنما وَعَیْناً، حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً و دیده بان تا او را از روى میل و رغبت مردم در روى زمین سكونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز
حضرت علی (ع) می فرمایند: "هر کس در دل خود، درخت علاقه به انواع غذاها را بکارد، میوه انواع بیماری ها را از آن می چیند."
دین مقدس اسلام که برای تامین سعادت مردم از سوی خداوند متعال آمده همیشه دنیا و آخرت انسان را مد نظر قرار داده است. پیشوایان دینی ما نیز از یک سو مردم را با امور معنوی و عبادی و از سوی دیگر با عوامل تندرستی، بهداشت و بهرهبرداری از لذایذ حلال و مشروع و... آشنا کردهاند.
نخستین نکته در رعایت دستورات بهداشتی درباره تغذیه، توجه به این حقیقت است که در نظام آفرینش "خوردن" ابزاری برای زندگی است و نه زندگی ابزاری برای "خوردن". چنانچه در حکمتی منسوب به حضرت علی (ع) آمده است: "زندگی را برای خوردن مخواه، بلکه خوردن را برای زندگی بخواه."
بسیاری از مردم، سلامت، شادابی و زندگی خود را فدای شکم می کنند، از این رو توجه به اینکه "چه، چگونه و چه مقدار بخورند" ندارند و گرفتار انواع بیماری ها می شوند.
حضرت علی (ع) در این رابطه می فرمایند: "هر کس در دل خود، درخت علاقه به انواع غذاها را بکارد، میوه انواع بیماری ها را از آن می چیند."
1- نشسته بنوشيم . (از ايستادن خودداري نماييم)
2- با دست راست بنوشيم .
3- نوشيدن را با« بسم الله» شروع كنيم .
4- نوشيدني را با سه نفس بنوشيم .
5- از نفس زدن در آن و دميدن خوداري نماييم .
6- پس از نوشيدن« الحمد لله» بگوييم .
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ رضی الله عنه قالَ رَسول الله صلی الله علیه و سلم «لَوْ يَعْلَمُ الْذِي يَشْربُ قَائِماً مَا فِي بَطْنِه لَاسْتَقاء» (مسند احمد ـ ابن حبان ـ عبدالرزاق في المصنف ـ سلسله صحيحه رقم 176)
از ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه پيامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند : اگر كسي كه آب را ايستاده مينوشد ميدانست در شكمش چه ميگذرد سعي ميكرد استفراغ كند .
عَن أبي هُرَيرَةِ رضی الله عنهقالَ:«كانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم يَشْرَبُ فِي ثَلاثَةِ أنفاسٍ إذا أدْنَى الإِنَاءَ إِلى فِيهِ سَمَّىَ الله تَعالى وَإِذا أَخَّره حَمِدَ اللهَ تَعالى يَفْعَلُ ذَلِكَ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ.» (طبراني ـ سلسله صحيحه رقم 1277)
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: چند نوع گریه کردن داریم؟ گریه برای امام حسین (ع) از کدام نوع است؟
پاسخ: گریه انواع و اقسامى دارد كه مهمترین آن با شرحى مختصر چنین است:
1. گریه ترس و هراس:
این نوع گریه غالباً در اطفال وجود دارد و در واقع كودك با این وسیله، ترس خویش را نمایان مىكند.
2. گریه جلب ترحّم:
خود بر دو قسم است: «طبیعى» كه بسیار مؤثر و برانگیزاننده است؛ مانند گریه كودكى كه پدر و مادر خویش را از دست داده است. «تصنعى»؛ كه در ظاهر به دیگران مىخواهد بباوراند كه ناراحت و اندوهگین است.
3. گریه غم و اندوه:
این گریه انعكاسى از ظلمتى كه فضاى درون را فرا گرفته ابراز مىكند. جنبه مثبت این نوع گریه تنها تخلیه درون است و به همین جهت است كه پس از آن، آدمى كمى احساس آرامش مىكند.
4. گریه شوق و شادى:
این نوع گریه ناشى از رقّت قلبى است كه غالباً پس از دورهاى از یأس و ناامیدى درباره موضوعى نمودار مىگردد.
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: علت بلند خواندن نماز صبح و مغرب و عشا چیست؟
پاسخ: فلسفه و حکمت بیشتر احکام و مقرارت اسلام براى ما مشخص نیست و تنها از باب تعبّد آن ها را پذیرفته ایم و چون خداوند متعال و نبى گرامى اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) فرموده اند یقین داریم تمام دستورات آن ها مبتنى بر مصالح و مفاسد واقعی است از این رو با جان و دل از آن ها اطاعت مى کنیم اگر چه علت گفتارشان را ندانیم . مثلا ما از دستورات دکتر که مى گوید:
فلان دارو را بخور، فلان آمپول را تزریق کن و از خوردن فلان غذا خوددارى کن و...، پیروی می کنیم با این که نمى دانیم خاصیت فلان دارو و آمپول چیست؟
جهر و اخفات در نماز نیز تعبدى است و ما فلسفه آن را به طور کامل نمى دانیم. البته وقتى به روایات مراجعه مى کنیم به اشاراتى از ناحیه ائمه معصومین (ع) و شخص پیامبر اکرم (ص) برخورد مى کنیم، لکن نمى توان آن را علت حقیقى و فلسفه واقعى جهر و اخفات دانست. به این معنا که تمام فلسفه و حکمت در آن خلاصه شود و چیز دیگری نباشد.
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: دلایل قاطعی در مورد علت حرام بودن تراشیدن ریش را ذكر كنید؟
پاسخ: در این نوشتار در ابتدا، به مسأله ریش تراشی، از نظر روایات فقهی، و سپس حكمت های قطعی یا احتمالی آن با توجه به روایات و كلمات دانشمندان جدید می پردازیم.
مستند حكم حرمت تراشیدن ریش روایات زیادی است كه شیعه و سنی از رسول اكرم(ص) نقل كرده اند. از ائمه اهل بیت(ع) نیز روایاتی در این معنا آمده است كه البته به كثرت روایات نبوی نیست. گاهی روایات نبوی را در این موضوع تا 33 روایت جمع كرده اند.
به عنوان نمونه روایاتی از حضرت رسول(ص) و حضرات ائمه(ع) می آوریم: 1) رسول الله(ص): "أحفوا الشوارب و أعفوا اللحی" یعنی سبیلتان را كوتاه كنید و ریش خود را آزاد بگذارید.
2) رسول الله(ص): "حلق اللحیة من المثلة و من مثل فعلیه لعنةالله" یعنی تراشیدن ریش نوعی مثله كردن است و لعنت خدا شامل كسی كه چنین كند.
3) رسول الله(ص): "الشیب نور المؤمن من أراد أن یطفئه فلیطفئه" یعنی ریش نور مؤمن است. پس هر كس خواست نورش خاموش كند چنین كند.
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: منظور از سیر فی الله چیست؟
پاسخ: سیر فی الله مرحله ای است که انسان مراحل سیر و سلوک را طی کرده و به کمال نسبی ناشی از ریاضتها دست یافته، و در حال تماشای حق باشد. این مرحله را مرحله توحید محض و امثال آن هم می گویند. عباراتی برگزیده از عطار نیشابوری را می آوریم. در آخر کلام او سیر فی الله به صورت مبهم آمده است. او در ابتدا مراحل سیر و سلوک و سیر الی الله را هفت مرحله دانسته، که عبارت است از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت و فنا؛ یعنی بقاء در ذات او یا فناء فی الله. این هفت وادی را عطار در منطق الطیر چنین بیان کرده است:
گفت ما را هفت وادی در ره است چون گذشتی هفت وادی درگه است
اول مرحله طلب:
در این مرحله سالک راه حقیقت باید مردانه گام در راه نهد و از خود بگذرد و همت قوی دارد و در همه حال و همه جا یار را بجوید و به دنبال او كه در درون وی است، كند و كاو و جستجو نماید. این وادی وادی پر خطری است ولی سالک نباید وحشتی به دل راه دهد؛ سر تا پا تسلیم رضای او باشد و بكوشد تا بیابد كه عاقبت، جوینده یابنده بود:
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: شرایط قسم خوردن چیست و اگر كسی قسمش را بشكند باید چه مبلغی بر اساس نرخ امروز به فقیر بدهد؟
پاسخ:
قسم چند شرط دارد:
اول: كسى كه قسم می خورد باید بالغ و عاقل باشد، و از روى قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و كسى كه مجبورش كردهاند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانى بودن بى قصد یا بى اختیار قسم بخورد.
دوم: كارى را كه براى آن قسم می خورد باید حرام یا مكروه نباشد، و كارى را كه قسم می خورد ترک كند، باید واجب یا مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد كار مباحى را بجا آورد یا ترک كند، چنانچه آن فعل یا ترک از نظر عقلا رجحان داشته باشد، یا براى شخص او مصلحتى دنیوى داشته باشد، قسمش صحیح است.
پرسش: مدتی است نسبت به نماز کاهل شده ام و نگرانم، لطفا در این زمینه بنده را راهنمایی بفرمایید.
پاسخ: در این زمینه توجه به امور ذیل مفید است:
1. تفكر درباره ی مرگ و زود گذشتن دوران زندگى، خاطرات تلخ و شیرین و خلاصه انتهاى عمر و ورود به عالم قبر و قیامت و رسیدن عذابهاى الهى و سرافكندگى و روسیاهى و... این فكر باید در مكانى خلوت باشد تا دل شما متأثر گردد و تا تحریک براى نماز و هر توشه اخروى گردید. در این زمینه مطالعه ی کتب معاد و سرای دیگر/ شهید دستغیب و منازل الآخره /حاج شیخ عباس قمی (این کتاب به صورت الکترونیکی در کتابخانه تبیان وجود دارد) مفید است.
2. باور كردن عتاب تارک نماز: وعید و عذابهاى الهى درباره ى تارک نماز همیشه باید مدّ نظر باشد. ترک نماز و یا سبک شمردن آن، آثار و نتایج شوم فراوانى دارد؛ حضرت رسول در این باره می فرماید: "هر كس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا می شود: شش بلا در دنیا، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا و عقوبت هنگامى كه از قبر بیرون می آید:
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: دلیل اینکه محل خاکسپاری حضرت زهرا(س) و مدفن ایشان مخفی است چیست؟
پاسخ: از کوششى که در پنهان داشتن این مزار به کار برده شد، معلوم مى شود که خانواده پیامبر(ص) در این باره، نگرانى هایی داشتند.
حال این نگرانى ها براى چه بود، درست نمى دانیم. یک قسمت آن ممکن است به خاطر اجراى وصیت حضرت زهرا(س) باشد، زیرا آن حضرت نخواسته بود کسانى که از آنان ناخشنود بود، در تشییع جنازه، نماز و مراسم دفن او حاضر شوند و با این کار می خواست اعتراض و ناخشنودی خود را از آنان به همه اعلام نماید. و این علتها را نیز می توان اضافه کرد:
علت مخفی ماندن قبر آن حضرت را می توان در امور زیر خلاصه كرد:
1. اینكه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسی نداشته باشند تا روزی در صدد نبش آن برنیانید.
ابتدا با یک پرسش:
پرسش: توبه چیست و چگونه روحمان را تزکیه کنیم؟
پاسخ: توبه بازگشت به سوی خدا از گناهانی است كه انسان انجام داده است. توبه وقت خاصی ندارد، بلكه هر چه زودتر باشد بهتر است.
گناهان صغیره با حسنات ممکن است محو شوند؛ ولی تنها راه نجات از گناهان کبیره توبه است. در عین حال، توبه برای همه گناهان واجب فوری است.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده: "التوبة حبل الله و مدد عنایته. و لابد للعبد من مداومة التوبة على كل حال. و كل فرقة من
العباد لهم توبة؛ فتوبة الأنبیاء من اضطراب السرّ، و توبة الأولیاء من تلوین الخطرات، و توبة الأصفیاء من التنفیس، و توبة الخاص من الإشتغال بغیر الله، وتوبة العام من الذنوب" یعنی توبه ریسمان خداوند بزرگ است، و یارى و كشش عنایت و لطف اوست. و بنده را باید كه پیوسته و در همه حال به مقتضاى حال و جریان امور خود در حال توبه باشد. و براى هر فرقه و طائفهاى توبه مخصوصى است؛ پس توبه پیامبران الهى از مضطرب شدن باطن و به هم خوردن حالت اطمینان است
قیام مقدس امام حسین(ع) دو چهره دارد که بر اساس آن، کارها تقسیم شد: یکى جانبازى، فداکارى و «شهادت»، دیگرى « پیام رسانی». نقش اساسى زنان در وظیفه دوم، تبلور یافت. البته زنان در تربیت رزمندگان و تشویق آنان نیز نقش ایفا کردند؛ اما وظیفه اساسى آنان، «پیام رسانى» بود.
درباره نقش زنان در تبلیغ نهضت حسینى و اسلام، ابتدا دو مقدمه را باید بیان کرد:
1. طبق روایات، تمام کارهاى سیدالشهدا(ع) روى حساب بود و علت این که به رغم آگاهى از خطرات سفر، اهل بیت را همراه خود به کوفه برد، الهامی بود که خود حضرت در پاسخ برادرش محمد حنفیه بیان می کند: «ان الله شاء ان یراهنّ سبایا؛ خداوند چنین خواسته است که آنان (اهل بیت) به اسارت برده شوند. »
در حقیقت امام (ع) با این کار، مبلغان خود را به شهرهاى مختلف و حتى به قلب حکومت دشمن فرستاد و پیام خود را به گوش همگان رساند.
2. در حادثه کربلا، مردان و زنان هر دو مسئولیت و نقش دارند؛ ولى هر یک در مدار خود و بدون خارج شدن از حریم خویش. نقش مردان در حادثه عاشورا جانبازی و شهادت است و نقش و مسئولیت زنان و کودکان و باقی مانده های قافله کربلا پیام رسانی است. پیام رسانی و حراست به خصوص با حضرت زینب(س) بود که از عصر عاشورا به بعد تجلّى پیدا مىکند و تمام کارها از این پس به او واگذار مى شود.
خداوند انسان را موجودی مختار و آزاد آفریده است و هرگز پذیرش حکومت غیرالهی و غیر دینی را اجازه
نداده است؛ زیرا حاکمیت غیرالهی موجب سلب آزادی و مسئولیت می شود: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حراً».
همچنین این آزادی در همه ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تجلی می یابد؛ افزون بر آنکه امام حسین(ع) که خود مظهر آزادگی و حریت است، از آزادی تعریف خاصی ارائه نکرده اند؛ اما شاخص های آزادی که ایشان تدوین نموده اند، جامع ترین و گویاترین است که بر اساس آنها می توان مفهوم آزادی و آزادگی را درک نمود.
1. آزادی به معنای نفی سازش با ظلم
فلسفه نهضت عاشورا با نفی حکومت جور و ستم، گره خورده است؛ چه اینکه امام حسین(ع) هر زمان که فرصت می یافت و مردم را نسبت به حکومت جبار و ظالم بنی امیه آگاه می نمود و آزادگی انسان را در پناه عدالت و حکومت عادل می یافت. امام حسین(ع) در پاسخ به «عمر أطرف» که او را دعوت به صلح و سازش با طغیانگر وقت، یزید می نمود، چنین فرمودند: «جد بزرگوارم رسول خدا (ص) به کشته شدنم خبر داده، به خدا قسم هرگز از خویشتن پستی و ذلت نشان نمی دهم".
قرآن کریم برای ترسیم ارزشها و ضد ارزشها، گاه به مقایسه آنان با یکدیگر پرداخته و در قالب تمثیلاتی چند، چهره نیکان و بدان، ابرار و اشرار را در کنار هم و در دو جبهه مخالف ترسیم کرده تا از فطرتهای سلیم و وجدانهای بیدار درباره نامساوی بودن آن دو اقرار بگیرد. یکی از این تمثیلات، تمثیل «مۆمن» و «کافر» در قالب مقایسه است.
قرآن برای مرزهای جغرافیایی، نژادی، طبقاتی و مانند آن که انسانها را از یکدیگر جدا میکند، اهمیتی قائل نشده و تنها مرز را «ایمان» و «کفر» دانسته و بدین ترتیب جامعه انسانی را به دو گروه «مۆمن» و «کافر» تقسیم کرده است: «أَوَ مَن كَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُیِّنَ لِلْكَافِرِینَ مَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ»؛ «آیا كسى كه مرده[دل] بود و زندهاش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن در میان مردم راه برود، چون كسى است كه گویى گرفتار در تاریكیهاست و از آن بیرونآمدنى نیست؛ این گونه براى كافران آنچه انجام مىدادند، زینت داده شده است»(1)
خداوند در این آیه شریفه افراد گمراه را که با پذیرش حق و ایمان تغییر مسیر دادهاند، به مردهای تشبیه میکند که به اراده و فرمان خدا زنده شده است. از نظر قرآن ایمان، عقیدهای خشک و خالی یا الفاظی تشریفاتی نیست؛ بلکه به منزله روحی است که در کالبد بیجان افراد بیایمان دمیده میشود و برر تمام وجود آنان اثر میگذارد.
گوشیهای موبایلی که به صورت قاچاق وارد کشور شده و رجیستر نمیشود، معمولا در حین استفاده مشکلساز خواهند بود؛ هنگ میکنند، بهروز نمیشوند، با بعضی برنامهها بخصوص فارسیسازها مشکل دارند و سایر مشکلاتی که کاربر را کلافه میکند.
برای اطمینان از اصل بودن گوشی موبایل، میتوان به این راهها متوسل شد:
1-کد معروف ستاره نامبر صفر شش نامبر (#06#*) را شمارهگیری کنید. سریال مادربرد گوشی یا imei روی نمایشگر ظاهر میشود. اگر این سریال با بارکد روی کارتن یا باتری مطابقت داشت، احتمالاً گوشی مورد نظر اصل است (برخی قاچاقچیان بارکدهای تقلبی روی کارتن میچسبانند. این گوشیها به «چنج» یا تغییریافته مشهور است و به همین سبب نمیتوان چنین کاری را راهی مطمئن برای تشخیص اصالت گوشی دانست).
2-مستقیماً به سایتهای تحلیل و تشخیص جهانی در وب بروید. به عنوان نمونه، نشانی اینترنتی یکی از این سایتها www.numberingplans.com است. در این وبگاه، با کلیک روی عبارت «ابزار تجزیه و تحلیل شماره» یا number analysis tools و ورود به صفحه بعدی، شماره سریالی را که از طریق شمارهگیری کد #06#* روی نمایشگر گوشی ظاهر شده، در قسمت imei number analysis وارد کنید. مشخصات گوشی از جمله کشور سازنده، کارخانه، مدل و... برابر دیدگانتان خواهد بود. اگر این مشخصات با گوشی مورد نظر همخوانی داشت، مطمئن باشید یک گوشی اصلی، چنج یا قاچاق نشده را در دست دارید
مستحب است كه نمازهاى واجب مخصوصا نمازهاى يوميه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح ، مغرب و عشا، براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان را مى شنود بيشتر سفارش شده است .
در روايتى آمده است كه اگر يك نفر به امام جماعت اقتدا كند ، هر ركعت از نماز آنان ثواب صد و پنجاه نماز و اگر دو نفر اقتدا كنند ، هر ركعتى ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بيشتر شوند ، ثواب نمازشان بيشتر مى شود تا به ده نفر برسند ، عده آنان كه از ده گذشت اگر تمام آسمانها كاغذ و درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند ، نمى توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند .
در اينجا بعضى از آداب نماز جماعت را متذكر مى شويم :
1. مستحب است كه انسان صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادى (تنها) خوانده شود بهتر است . همچنين نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند ، بهتر مى باشد .
چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده ، چرا که ما وقت نکردیم دیروز از او تشکر کنیم . چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد ، چون امروز اطاعتش نکردیم . چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود ، چرا که دیروز قادر به درکش نبودیم . چی می شد اگه دیگه شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم ، چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم و شکر نکردیم . چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد ، چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم .
1- اطلاعت از خدا و رسول .
2- بهشتیان با کسانی هستند که خداوند به ایشان نعمت داده و انعام نموده است، یعنی پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان . (نساء69)
3- جهاد با مال و جان در راه خدا . (توبه 88)
4- مهاجرت در راه خدا . (توبه 100)
5- شهادت در راه خدا . (توبه 111)
6- توبه کنندگان از گناه .
7- عبادت کنندگان .
8- حمد و سپاس و ستایش کنندگان الهی .
9- رکوع کنندگان.
10- سجده کنندگان .
« چند سال پيش در يک روز گرم تابستان پسر کوچکي با عجله لباسهايش را درآورد و خندهکنان داخل درياچه شيرجه رفت . مادرش از پنجره نگاهش ميکرد و از شادي کودکش لذت ميبرد . مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي فرزندش شنا ميکند. مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فرياد پسرش را صدا زد. پسر سرش را
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
هیأت رهروان
بصیر حسینی
آبینه و
آدرس
abnieh313.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.